امامت در پرتوی عقل و نقل

امامت در پرتوی عقل و نقل

امیر المومنین - ولایت - خلافت - جانشینی- عصمت -
امامت در پرتوی عقل و نقل

امامت در پرتوی عقل و نقل

امیر المومنین - ولایت - خلافت - جانشینی- عصمت -

عصمت 4

 

عصمت 4

چهارمین دلیل بر عصمت ، اقتدا و چیروی در سایه عصمت می باشد

در کتاب خدا ، قرآن کریم آیاتی وجود دارد که به انسان گوشزد می کند که از پیامبر اکرم صلی الله علی و اله پیروی و تبعیت کنید. به دو آیه به عنوان نمونه اشاره می کنیم :

  

عصمت 4

چهارمین دلیل بر عصمت ، اقتدا و پیروی در سایه عصمت می باشد

در کتاب خدا ، قرآن کریم آیاتی وجود دارد که به انسان گوشزد می کند که از پیامبر اکرم صلی الله علی و اله پیروی و تبعیت کنید. به دو آیه به عنوان نمونه اشاره می کنیم :

آیه اول

«وَما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»( سوره حشر: آیه 7)

آن چه را که پیامبر آورده است برگیرید و انجام دهید و آن چه را که پیامبر از آن نهى کرده است وانهید و ترک کنید.

طبق این آیه شریفه ما مأمور تبعیت و پیروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بدون هیچ قید و شرطی ، هستیم . حال اگر ما احتمال خطا و اشتباه در گفتار و رفتار  پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله دهیم دیگر نمی توانیم از دستورات ایشان پیروی کنیم و به فرض تبعیت از وى، در صورت خطا و اشتباه در امرى که ابراز مى‏دارد، ما نیز به امر الاهى اطاعتِ از حجت، مرتکب خطا و اشتباه خواهیم شد که این تناقصى است آشکار. پس امر خداوند به پیروى مطلق از دستورات پیامبر دلیل روشنى است بر لزوم عصمت ایشان.

آیه دوم:

خداوند سبحان در آیه دیگرى مى ‏فرماید:

«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّه أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (سوره احزاب: آیه 21)

هر آینه رسول خدا براى شما الگویى نیکو است.

در این آیه شریفه پیامبر الگوی حسنه معرفی شده است و روشن است که کسی می تواند اسوه حسنه باشد که از خطا و فراموشی مصون باشد و الا ما نمی توانیم آو را به عنوان اسوه حسنه انتخاب کنیم .

پنجمین دلیل بر عصمت ،  إعتبار بازخواست الاهى در پرتو عصمت‏ می باشد

خداوند متعال انبیاء و اوصیاء را فرستاده است و براى هر یک از ایشان شریعتى قرار داده تا دین الاهى را برپا کنند و به تبع حجت را بر بندگان تمام.

در قسمتى از دعاى ندبه اشاره شده است که اگر نبى یا امام معصوم نباشد، احتجاجى باطل میان خداوند و مکلّفین صورت خواهد گرفت. در قسمتى از دعاى ندبه مى‏خوانیم:

وکلٌّ شرعت له شریعة ونهجت له منهاجاً وتخیّرت له أوصیاء مستحفظاً بعد مستحفظ، اقامة لدینک وحجةً على عبادک، ولئلّا یزول الحقّ عن مقرّه ویغلب الباطل على أهله ولا یقول أحد لو لا أرسلت إلینا رسولًا منذراً وأقمت لنا علماً هادیاً فنتّبع آیاتک من قبل أن نذلّ ونخزى‏ (إقبال الأعمال: 1/ 505؛ بحار الأنوار: 99/ 105.)

و به پیامبران شریعت، طریقت و آیینى عطا کردى و براى آنان اوصیاء و جانشینانى برگزینى تا یکى پس از دیگرى، از مدتى تا مدتى معین نگهبان دین و پاسدار آیین و شریعت و حجت بر بندگان تو باشد، تا آن که دین حق از قرارگاه خود خارج نشود و اهل باطل غلبه پیدا نکنند و تا کسى نتواند بگوید: اى خدا، چرا به سوى ما رسول نفرستادى تا ما را از جانب تو به نصیحت ارشاد کند و چرا پیشوا نگماشتى که ما از آیات و رسولانت پیروى کنیم؟

ما باید حجت داشته باشیم و اگر این حج خطا و نسیان داشته باشد دیگر احتیاجی به حجت نمی باشد چرا که در این صورت یعنی با وجود احتمال خطا در اعمال، گفتار و تقریر امام، احتجاج با بندگان باطل است؛ از همین رو باید در قول، فعل و تقریر امام احتمال سهو و فراموشى و خطا راه نداشته باشد.

دلیل ششم بر عصمت ، سرپرستى دین و شریعت‏می باشد

علامه حلّى مى‏نویسد:

لأنّهم حفظة الشرع والقوّامون به (نهج الحق وکشف الصدق: 164؛ عقائد الإمامیّة: 67)

رهبران [هدایت‏] نگاهبانان شریعت و سرپرستان آن هستند.

القوّامون جمع قیّم است. «قیّم» کسى را گویند که کفالت و سرپرستى دیگرى را به عهده گرفته و از منافع وى محافظت مى‏کند و اجازه دارد به نفع او در اموالش تصرف کند.

پیشوایان، محافظین و مرزبانان حدود شریعت و مدافع حقوق و منافع دین هستند و اجازه نمى‏دهند زیاده و نقصانى در شریعت راه یابد. روشن است که تنها کسى مى‏تواند از دین محافظت کند که معصوم باشد. پس جانشین پیامبر باید معصوم باشد و اگر جانشین پیامبر آیه‏اى را اشتباه معنا کند و یا به غلط حکمى از او صادر شود و یا درست کار نباشد، مسلماً چنین کسى به خود، جامعه و دین ضربه مى‏زند و زیان ناشى از این ضربه تا ابد باقى خواهد ماند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.