سومین ایه ای که ما مورد بحث قرار می دهیم و عصمت ائمه اطهار علیهم السلام را ثابت می کند ایه همراهی با صادقین می باشد .
خداوند در سوره توبه مىفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»( سوره توبه: آیه 119)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، تقوا پیشه کنید و همراه با راستگویان باشید.
همراهى را می توان به دو صورت تصوّر کنیم :
سومین ایه ای که ما مورد بحث قرار می دهیم و عصمت ائمه اطهار علیهم السلام را ثابت می کند ایه همراهی با صادقین می باشد .
خداوند در سوره توبه مىفرماید:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»( سوره توبه: آیه 119)
اى کسانى که ایمان آوردهاید، تقوا پیشه کنید و همراه با راستگویان باشید.
همراهى را می توان به دو صورت تصوّر کنیم : یک مرتبه این همراهی جسمى است، مثلًا «صادق» با «رضا» در فلان سفر همراه شدند. و گاهى همراهى به معناى پیروى در فکر و عقیده است، مثلًا فلان شخص با ابوبکر است و فلانى با على بن ابى طالب علیه السلام. یعنى از نظر اطاعت و موافقت همراهى مىکند و به اصطلاح در خط او است. این نوع همراهى حتى در صورتى که آن شخص رهبرش را ندیده باشد ممکن است. حتى ممکن است یکى در شرق عالم باشد و دیگرى در غرب عالم؛ اما در عقیده، فکر و برنامه عملى با یکدیگر همراه باشند. شیعیان در قرن حاضر با امیرالمؤمنین على بن ابى طالب هستند، با این که آن حضرت را ندیده و به خدمتش نرسیدهاند، و از طرفى دیگر معتقدان به ابوبکر با ابوبکر همراهند، گرچه پانزده قرن گذشته است. پس «همراهى» در آیه مبارکه به معناى دوم است.
حال که مراد از همراهی را در آیه دانستیم . وقتى خداوند متعال امر به همراهى با «صادقین» را به صورت مطلق و بدون قید آورده است، پس باید آنها معصوم باشند. (همانگونه که شبیه این استدلال را در آیه های دیگر هم بیان کردیم ) چرا که اگر این افراد معصوم نباشد امر به همراهی با آنها موجب تناقض می شود و این نوع امر کردن برای خداوند محال می باشد .
سوالی مطرح می شود که این صادقین چه کسانی هستند ؟
برای پاسخ به این سوال و شناخت «صادقین» در این آیه به سراغ روایات اهل سنّت مىرویم، چرا که بحث ما با اهل سنّت است.چرا که مراد از صادقین در کلام شیعه مشخص می باشد
احادیثى که در ذیل آیه یاد شده آمده با متنهاى مختلفى وارد شدهاند. و یازده تن از بزرگان فن حدیث این روایت را نقل کرده اند بنابراین در صحت این روایت نمی توان خدشه کرد . از جمله آنها روایتى است که حافظ مزّى به سند خودش از امام صادق علیه السلام این گونه نقل مىکند:
مراد از «صادقین» در آیه شریفه، محمّد و على علیهما السلام هستند. (تهذیب الکمال: 5/ 84)
حاکم حسکانى (درگذشته 470) در کتاب شواهد التنزیل به سند خود و به همان سندى که ابوالحجّاج مزّى نقل نموده است از امام صادق علیه السلام این گونه روایت مىکند:
منظور از «صادقین» در آیه، محمّد و على علیهما السلام هستند.( شواهد التنزیل: 1/ 341/ ش 350)
ابویوسف یعقوب بن سفیان نیز با سند از عبداللَّه بن عمر روایت کرده:
ابن عمر قال: «وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ»؛ یعنى مع محمّد وأهل بیته (مناقب آل أبی طالب: 2/ 288)
ابن عمر گفت: مراد از آیه «وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ» همراهى با محمّد و اهل بیت اوست.
کلام فخر رازى
فخر رازى پس از اقرار به دلالت این آیه بر عصمت، دست از بىانصافى بر نداشته و با بىاعتنایى به روایات ذیل آیه، درباره مصداق «صادقین» مىگوید:
إنه تعالى أمر المؤمنین بالکون مع الصادقین، ومتى وجب الکون مع الصادقین، فلابدّ من وجود الصادقین فی کلّ وقت، وذلک یمنع من إطباق الکلّ على الباطل؛ ومتى إمتنع اطباق الکلّ على الباطل، وجب إذا أطبقوا على شیء أن یکونوا محقین، فهذا یدلّ على أن إجماع الأمة حجة؛
پروردگار متعال به همراهى با راستگویان أمر کرده است [و چون قرآن براى همیشه و هر زمان نازل شده است] در نتیجه باید راستگویان در همه زمانها وجود داشته باشند و راستگویان همان اجماع و اتفاق تمامى [مسلمین] است که [هیچ گاه] بر باطل اجماع نمىشود و تا زمانى که اتفاق بر باطل ممتنع باشد، هر گاه بر چیزى اتفاق نظر شد، آن چیز حق است و همین دلیل است بر حجیّت اجماع.
با توجه به روایاتی که خود اهل سنت نقل کرده اند و جای خدشه در این روایات نمی باشد باز هم فخر رازی دست این تعصب برنداشته و اینگونه که بالا بیان کردیم بر این روایت ایراد می گیرد که این ایراد منفی است .